Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3882 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
tailgate party
[American E]
U
پیکنیک روی درب عقب ماشینها در توقفگاه خودرو قبل از شروع مسابقه ورزشی
[در آمریکا]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
parking
U
پارک کردن هواپیما یا وسیله توقفگاه خودرو
marathons
U
یک نوع مسابقه ورزشی استقامت
marathon
U
یک نوع مسابقه ورزشی استقامت
to show somebody up
[in a competition]
U
از کسی جلو زدن
[در مسابقه ورزشی]
to show somebody up
[in a competition]
U
کسی را شکست دادن
[در مسابقه ورزشی]
handicap
U
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps
U
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
scratch line
U
خط شروع مسابقه
trig
U
خط شروع مسابقه
hash mark
U
خط شروع مسابقه
flying start
U
شروع مسابقه اتومبیلرانی
kick off
U
شروع مسابقه فوتبال
offset
U
مبدا نقطه شروع مسابقه
grid
U
موقعیت اتومبیلها در شروع مسابقه
grids
U
موقعیت اتومبیلها در شروع مسابقه
offsetting
U
مبدا نقطه شروع مسابقه
daclare
U
حذف نام اسب پیش از شروع مسابقه
hole
U
نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
holed
U
نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
holes
U
نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
holing
U
نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
air start
U
طرز قرارگرفتن هواپیما درهوا در شروع مسابقه هواپیمابری
sportscaster
U
برنامههای ورزشی رادیو وتلویزیون گوینده برنامه ورزشی
sportscast
U
برنامههای ورزشی رادیو وتلویزیون گوینده برنامه ورزشی
sportscasts
U
برنامههای ورزشی رادیو وتلویزیون گوینده برنامه ورزشی
sportscasters
U
برنامههای ورزشی رادیو وتلویزیون گوینده برنامه ورزشی
automata
U
ماشینها
automata theory
U
نظریه ماشینها
gridlock
U
شاخ به شاخی ماشینها
four by two
U
خودرو چهارچرخی که فقط دوچرخ ان نیرو داشته باشد خودرو چهار در دو
oa
U
دفتر وادارهای با ماشینها ودستگاههای خودکار
maintenance
U
جلوگیری ازاستهلاک یا کند کردن استهلاک ماشینها و وسایل صنعتی ازطریق اعمال طرق فنی
set up
U
مدت زمان بین سیگنال شروع یک برنامه و شروع آن
garage
U
توقفگاه
garages
U
توقفگاه
stand
U
توقفگاه
stayed
U
توقفگاه
stay
U
توقفگاه
garge
U
توقفگاه
parking place
U
توقفگاه
day parker
U
توقفگاه
aprons
U
توقفگاه
apron
U
توقفگاه
stand
U
توقفگاه وضع
cabstand
U
توقفگاه تاکسی
parking lots
U
توقفگاه بی سقف
parking lot
U
توقفگاه بی سقف
skull practice
U
کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligan
U
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligans
U
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
tug of war
U
مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
sack race
U
مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
stopover
U
توقفگاه بین راه
station
U
توقفگاه نظامیان وامثال ان
stationed
U
توقفگاه نظامیان وامثال ان
stations
U
توقفگاه نظامیان وامثال ان
parking
U
ماندگاه توقفگاه بی سقف
stopovers
U
توقفگاه بین راه
dwells
U
محل توقف توقفگاه استراحت
dwelled
U
محل توقف توقفگاه استراحت
dwell
U
محل توقف توقفگاه استراحت
taxi rank
[British E]
U
توقفگاه تاکسی
[برای انتظار مسافر]
cabstand
[American E]
U
توقفگاه تاکسی
[برای انتظار مسافر]
taxi stand
U
توقفگاه تاکسی
[برای انتظار مسافر]
selling plater
U
اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
opener
U
مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
start off
U
شروع کردن شروع شدن
senior
U
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
seniors
U
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
match play
U
مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
athletic
U
ورزشی
sporty
U
ورزشی
agonistic
U
ورزشی
gymnastical
U
ورزشی
sports medicine
U
طب ورزشی
color
U
تفسیر ورزشی
gymnasiums
U
مجموعه ورزشی
hot-air balloon
U
بالن ورزشی
hot-air balloons
U
بالن ورزشی
coliseum
U
استادیوم ورزشی
club sport
U
باشگاه ورزشی
indian club
U
میل ورزشی
gymnasium
U
مجموعه ورزشی
jerseys
U
پیراهن ورزشی
jersey
U
پیراهن ورزشی
dumbbell
U
اسباب ورزشی
sweets
U
عرقگیر ورزشی
sweetsuit
U
عرقگیر ورزشی
calendar
U
تقویم ورزشی
calendars
U
تقویم ورزشی
game
U
مسابقههای ورزشی
physical exercise
U
تمرین ورزشی
dumbbells
U
اسباب ورزشی
hot air balloon
U
بالن ورزشی
aerostat
U
بالون ورزشی
wheeling
U
اتحادیه ورزشی
wheels
U
اتحادیه ورزشی
athletic trainer
U
پزشکیار ورزشی
sport skill
U
مهارت ورزشی
sports facility
U
تاسیسات ورزشی
wheel
U
اتحادیه ورزشی
launching area
U
منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
ballet
U
رقص ورزشی و هنری
launch
U
قایق ورزشی و صیادی
country clubs
U
باشگاه ورزشی وتفریحی
launched
U
قایق ورزشی و صیادی
country club
U
باشگاه ورزشی وتفریحی
ballets
U
رقص ورزشی و هنری
gymkhana
U
ورزشگاه باشگاه ورزشی
athletic training room
U
اطاق پزشکی- ورزشی
gymkhanas
U
ورزشگاه باشگاه ورزشی
host
U
تهیه تسهیلات ورزشی
launches
U
قایق ورزشی و صیادی
launching
U
قایق ورزشی و صیادی
hosts
U
تهیه تسهیلات ورزشی
hosting
U
تهیه تسهیلات ورزشی
sport skill pattern
U
الگوی مهارت ورزشی
player
U
هنرپیشه بازیکن ورزشی
hosted
U
تهیه تسهیلات ورزشی
sportswriter
U
وقایع نگار ورزشی
coached
U
رهبری عملیات ورزشی را کردن
sportive
U
سرگرم تفریح وورزش ورزشی
leagues
U
هم پیمان شدن گروه ورزشی
coaches
U
رهبری عملیات ورزشی را کردن
coach
U
رهبری عملیات ورزشی را کردن
sport shirt
U
پیراهن یقه باز ورزشی
league
U
هم پیمان شدن گروه ورزشی
cleat
U
میخ ته کفشهای ورزشی گوه
initiation
U
شروع کار شروع
feature
U
مهمترین قسمت برنامه ورزشی روز
spikes
U
یک جفت کفش ورزشی میخ دار
featuring
U
مهمترین قسمت برنامه ورزشی روز
featured
U
مهمترین قسمت برنامه ورزشی روز
features
U
مهمترین قسمت برنامه ورزشی روز
jayvee
U
عضو تازه کار تیم ورزشی دانشگاه
pythiad
U
دوره چهار ساله جشنهای ورزشی " پیتین "
bessel method
U
پیدا کردن محل توقفگاه به روش بسل سیستم نقشه برداری بسل
stables
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
blazer
U
نوعی کت پشمی یاابریشمی ورزشی ژاکت مخصوص ورزش
head stock
U
راهنمای عملیات ورزشی دسته جمعی در مدارس وغیره
blazers
U
نوعی کت پشمی یاابریشمی ورزشی ژاکت مخصوص ورزش
wrong-foot
باعث بر هم خوردن تعادل حریف در یک بازی ورزشی شدن.
bloomer
U
شلوار گشاد و زنانه ورزشی گیاه شکوفه کرده
minor league
U
دسته یا گروه فرعی ورزشی تیمهای کودکان یا تازه کارها
dragstrip
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
quadrangular meet
U
مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
Ivy League
U
نام گروهی از دانشگاههای قدیمی و نامور بخش شرقی ایالات متحده که با هماتحادیهی ورزشی و غیره دارند
auto
U
:خودرو
locomobile
U
خودرو
adventive
U
خودرو
motor vehicle
U
خودرو
self driven
U
خودرو
self propelling
U
خودرو
vehicle
U
خودرو
vehicles
U
خودرو
automobile
U
خودرو
self propelled
U
خودرو
self grown
U
خودرو
automobiles
U
خودرو
four by four
U
خودرو 4 در 4
automotive
U
خودرو
autos
U
:خودرو
moving stairway
U
پلکان خودرو
escalator
U
پلکان خودرو
to use the car
U
با خودرو رفتن
locomobile
U
گردونه خودرو
drive screw
U
پیچ خودرو
deep jeep
U
خودرو زیرابی
to ride in the car
U
با خودرو رفتن
liftruck
U
خودرو بالابر
escalators
U
پلکان خودرو
weedy
U
هرز خودرو
propeller
U
گاردان خودرو
moving staircase
U
پلکان خودرو
automobiles
U
ماشین خودرو
motor cars
U
گردونه خودرو
automobile
U
ماشین خودرو
tank transporter
U
خودرو مازتانک بر
vehicular
U
مربوط به خودرو
escalator
U
پلکان خودرو
motor car
U
گردونه خودرو
caterpillar truck
U
خودرو هزارپا
wildwood
U
جنگل خودرو
to turn
[to turn off]
[to make a turn]
U
پیچیدن
[با خودرو]
bumper bar
U
سپر خودرو
tank vehicle
U
خودرو تانکرسوخت
tank vehicle
U
خودرو تانکر
scout car
U
خودرو دیده ور
personnel carrier
U
خودرو نفربر
propeller shaft
U
گاردان خودرو
chasis
U
شاسی خودرو
motorcar
U
خودرو سواری
truck vehicle
U
خودرو نظامی
motor vehicle
U
خودرو موتوری
ammunition carrier
U
خودرو مهمات کش
slaloms
U
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slalom
U
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
ice racing
U
مسابقه سرعت روی یخ مسابقه روی یخ
Recent search history
Forum search
1
In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1
چطوری میتونیم از استخر و باشگاه ورزشی اینجا استفاده کنیم
1
شركت در مسابقه
1
معنی کلمه outliner در مکانیک خودرو (اتوبوس)
1
playing the game در مورد انجام ورزش چه معنی میدهد
1
it was suggested that an initial application of one or two iterations of the Gauss-Seidel method from a flat voltage estimate would be sufficient to start things off properly.
1
eventually own his own sports club
1
he said he was going to work in a gym, eventually own his own sports club, and he faught with his father about everyting
2
زمانی که دندان من شروع به درد می کند
2
زمانی که دندان من شروع به درد می کند
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com